خلوت
وحشت دارم
از تنهایی و سکوت نیمه سیاه شب
وحشت دارم
از رفتنی که همیشگی باشد
فریاد می زنم و التماس می کنم
هوا سرد است
کجا ست آن دستان گرمی که شجاعت را به این دل هدیه می دهد
.....
از تنهایی و سکوت نیمه سیاه شب
وحشت دارم
از رفتنی که همیشگی باشد
فریاد می زنم و التماس می کنم
هوا سرد است
کجا ست آن دستان گرمی که شجاعت را به این دل هدیه می دهد
.....
نظرات