آریایی بودن ما
مردم ايران هربار که بخواهند قدمت مملکتشان را به رخ ديگران، علی الخصوص غربی ها، بکشند، ذکر از تاريخ دوهزار و پانصد ساله ايران می کنند وبلافاصله به آریایی بودن خود اشاره می کنند. اما آيا واقعا" ايران دوهزار و پانصد سال تاريخ دارد؟ بنيان اين دوهزار و پانصد سال کجاست؟
قبل از اين دوهزار و پانصد سال، دنيا چگونه بود، و دنيای ايران به چه صورت بود؟مبنای دو هزار و پانصد سال تاريخ، بنيانگذاری شاهنشاهی هخامنشی در ايران به دست کورش بزرگ است. اما در فلات ايران، حداقل دوهزارسال (وشايد نزديک به سه هزارسال) قبل از کورش، ملل متمدنی زندگی می کرده اند که برای خودشان سلطنتهای کوچک و بزرگ، شهرهای پيشرفته، و انواع علوم و فنون را داشته اند و حتی تاريخ خود را هم نوشته اند. به همين صورت، قرنها قبل از آمدن به ايران، آريايی ها هم برای خودشان تاريخی داشته اند که بدون دانستن آن، نمی شود به حقيقت تاريخ ايران واقف شد.
آریا، نامی است که نیاکان مشترک اقوام ایرانی و هندی خود را بدان معرفی میکردند و آن را به معنی شریف، اصیل و آزاده دانستهاند. کسی که وابسته و از تبار قوم آریا باشد آریایی، آرین یا آریان مینامند.تنها مورد کاربرد مجاز اصطلاح آریایی درباره اقوامی است که در ازمنه باستانی خود، خویشتن را آریا مینامیدند. هندیان و ایرانیانه و مادها و اسکیتها و آلانها و اقوام ایرانی زبان آسیای میانه خود را آریا می خواندند.تازهترین دیدگاه را در این باره جهانشاه درخشانی طرح کردهاست. وی خاستگاه این قوم را بستر کنونی خلیج فارس میداند که در دوران یخبندان بی آب بوده و پس از بالا آمدن آبهای دریای آزاد آریاییان، به تدریج به فلات ایران و پهنههای میانرودان تا فلسطین کوچ کردهاند و تمدنهای آغازین آن سرزمینها را بنیاد گذاردهاند. بر پایهٔ همین دیدگاه پهنههای شمالی نمیتوانستهاند خاستگاه آریاییان بوده باشند زیرا هوای سرد دوران یخبندان امکان زیست در آن مناطق را نمیدادهاست.
در زبان شناسی تیره ای ارتباط میان این ارزشهای فرهنگی و مردم به تصویر کشیده میشود و در آن «آریاییها » از سمیتیکها تفکیک شدهاند. در پایان قرن نوزدهم این کاربرد آنقدر وسعت یافت که کلمه «آریایی » به عنوان کلمه مترادفبا کلمه (غیرکلیمی) به کار رفت وحتی این کاربرد با وجود مقاومت اندیشمندان با استفاده از این کلمه در معنایی به جزمعنای «هندوایرانی» ادامه یافت. در بین سوپر ماسیست های سفید این کلمه به عنوان مترادف با کلمه سفید پوست غیر یهودی شهرت دارد. «تیره آریایی» کلمهای است که در اوایل قرن ۲۰ توسط نظریه پردازان اروپایی، که معتقد به تفاوت فاحش میان انسانها براساس تیره و قبیله شان بودند، به کار رفت. این افراد عقیده داشتند که هندواروپاییهای بدوی تیرهای خاص بودند که در اروپا، ایران و آسیا پراکنده شدند. این مفهوم هنوز هم در نظریههای برتری نژادی که توسط ننازیها در آلمان بنا نهاده شدند رواج دارد. دراین کاربرد دو مفهوم اوستایی – سانسکریتی «نجیب » و «مقرب» با نظریات مبتنی بر رفتار نژادی براساس پراکندگی زبان ترکیب شدهاند. دراین دیدگاه تیره آریایی برترین تیره انسانها و خالص ترین نوادگان هندواروپاییهای بدوی محسوب میشوند.
باتوجه به اینکه لهجه محلی میتانی مربوط به قبیله هوری میتواند مدارکی دال بر وجود متکلمان هندوآریایی درسال ۱۵۰۰ قبل از میلاد در منطقه میانرودان را یافت؛ به نظر میرسد متکلمان این لهجه از قوانین زبان هندوآریایی در زبان خود استفاده کردهاند . هندوآریاییهایی را که با تمدن ودیک گره خوردهاند، گاهی آریایی های ودیک مینامند. متکلمین فعلی زبانهای هندوآریایی در بخش وسیعی از مناطق شمالی شبه قاره هندزندگی میکنند. تنها شاخهای از زبانهای هندوآریایی که درخارج از شبه قاره هند و هیمالیا قرار دارند زبان رومی است که زبان مردم روم است .
تمدن ميتانی يکی ديگر از تمدنهای «هورانی» در غرب ايران و شمال بين النهرين بود.يکی از جالبترين و مهمترين جنبه های تمدن ميتانی، نفوذ فرهنگ هندو-آريايی برروی آن است. در يک قرارداد سياسی بين شاه ميتانی و امپراتور هيتی، نام بسيار از خدايان هردوکشور ذکر شده است. در فهرست خدايان ميتانی، نام چهار خدا ذکر شده که اسمهای هندو-آريايی دارند که در ريگ ودا هم ذکر شده (ميترا، ورونا، ايندرا، و نستيا).
اقوام ایرانیتبار،گروه قومی که از تبار اقوام ایرانیزبان باستاناند. اگر چه تعریف اقوام ایرانیتبار فراتر از مباحث ژنتیکی٫ زبانی و مکانی است و بیشتر فرهنگی است.این گروه قومی در سراسرفلات ایران ازهندوکش تا آناتولی مرکزی و ازآسیای میانه تا خلیج پارس - منطقهای که گاهی ایران زمین نامیده می شود-٬ پراکنده شدهاند.
در نوشتههای تاریخی و ادبی٬ ایرانیان با کشیدن مرزهایی بین خود و بیگانگان خویش را از دیگران متمایز کردهاند. بطور مثال:
· ایران وانبران )در دوران ساسانیان)
· ایران وتوران )در اساطیر)
· ایران و روم
· ایرانی و تازی( عجم و عرب(
· تاجیک (پارسی زبان ) و ترک
· ایران وهند
· ایران و فرنگ )اروپا)
زمانی اقوام ایرانی زبان را میشد در سرتاسر اورسیا از بالکان تا غرب چین پیدا کرد. بخش عمدهی اقوام ایرانی زبان کنونی و اقوام ایرانیتبار با هم مشترک است ولی تفاوتهایی نیز وجود دارد. مانند ترکزبانان آذری که ایرانیتباراند.همانگونه که مشخص است اقوام ایرانیتبار محدود به مرزهای کنونی کشور ایران نیستند.
بسیاری از اقوام ایرانیتبار خود ریشه در شاخهای از آریایی های هندواروپایی شناخته شده به ایرانیها دارند.یافتههای باستان شناسی در مکانهایی مانند: روسیه،آسیای میانه . خاورمیانه اطلاعات کمی را درباره این که این اقوام چگونه میزیستهاند ارائه کردهاند.
اقوام ایرانی نقش بسیار مهمی را در تاریخ بازی کردهاند. .ماد ها یکی از نخستین کشورها و امپراتوریهای چند ملیتی را تشکیل دادند و قبایل کوچرو سکاها-سرمتی بر زمینهای گستردهای از روسیه و بایکان حکم فرما بودهاند و احتمالاً یک قبیله زنان جنگاور سرمتی الهام بخش اسطوره یونانی آمازون ها بودهاند. همچنین پژوهشگران معتقداند آیینهای گوناگونی از مردمان ایرانی تبار مانند مزدیسنا و آیین مانی تاثیرات بسیار مهم فلسفی را بر مفاهیم یهودیت و مسیحیت داشتهاند.
اقوام ایرانی باستان نیای مردمان بسیاری مانند:کردها، پشتون ها، تاجیک ها، بلوچ ها و ... هستند
.
پی نوشت: من اهل تاریخ نیستم ولی بعضی وقت ها بعد از یک بحث یا اظهار نظر بدم نمی آید گشتی هم در این عالم بزنم و سوار ماشین زمان بشوم و با این تیر نشان دوم را هم بزنم و دیگه یک بعدی نباشم .راستی فکر می کنید ما تهرونی ها که آقا محمد خان قاجار (متاسفانه!) افتخار پایتخت نشینی را نصیبمون کرد هم آریایی هستیم؟؟؟
__________
برای مطالعه بيشتر
نظرات
اونی که نوشتی آغا محمّد خانه، نه «آقا» آخه روم به دیوار یه بلایی سرش آورده بودن.
در ضمن بر اساس بحثی که با هم داشتیم، اگه دنبال آریایی ناب هستی باید بیای طرف ما بختیاریها یا یهکم اونطرفتر، سراغ کردها.
فکر کنم بقیهی ایران رگههای ترک و عرب و افغان و مغولشون از آریایی خیلی بیشتر باشه!
به این جمله در Wikipedia توجه کن: «از اینرو می توان نتیجه گرفت که واژهء بختیاری همان تغییر یافتهء کلمهء باختری است و بختیاری ها نیز بازماندگان دودمان هخامنشی باشند.»
این دوستان کرمانشاهی و کرد که من سالهای ریادی از زندگیم را در میانشان بودم هم از کودکی به من می گفتند که ناب آریایی هستند. چون بیستون آنجا است.
"مطابق منابع یونانی در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) (همان استان کرمانشاهان کنونی) مادیهای ساگارتی می زیستهاند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران دادهاند."
"پارسها مردمانی ازنژاد آریایی بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمده بودند. آنان از قوم آریایی پارس یا پارسواش بودند که درکتیبههای آشوری از سده نهم پیش از میلاد مسیح نام آنان آمدهاست. پارسها همزمان با مادها به نواحی غربی ایران سرازیر شدند و پیرامون دریاچه ارومیه و کرمانشاهان ساکن گردیدند. با ضعف دولت ایلام، نفوذ قوم پارس به خوزستان و نواحی مرکزی فلات ایران گسترش یافت."
"برای نخستین بار درسالنامههای آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق. م، نام قوم «پارسوآ» در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شدهاست. بعضی از محققین مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسواش همان پارسیها بودهاند. تصور میشود اقوام پارسی پیش از این که از میان دورههای جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند، در این ناحیه توقف کوتاهی نمودند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش، روی دامنههای کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیهای که جزو کشور ایلام بود، مستقر گردیدند. از کتیبههای آشوری چنین استنباط میشود که در زمان شلم نصر (۷۱۳-۷۲۱ ق. م) تا زمان سلطنت آسارهادون (۶۶۳ ق. م)، پادشاهان یا امراء پارسوا، تابع آشور بودهاند. پس از آن درزمان فرورتیش (۶۳۲-۶۵۵ ق. م) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود."
برای اینکه خسته نشی از بسکه مطلب از اینور و اونور کپی میکنی و بازهم حرف خود من رو میزنی، دوتا جمله بیشتر نمیگم:
۱- آریاییهایی که شاید بشه بهشون افتخار کرد (به شاید توجّه شود!) اونایی هستند که دارای تمدّن بودن، یعنی مثلن همون «هخامنشی»ها.
۲- برای اینکه از نوشتهای که ساعت ۳ صبح و تقریبن درحال خواب نوشتهام، برداشت شووینیستی یا نژادپرستی نشه، میگم که به عنوان یک آریایی اصیل ;-) مخلص هرچی ترک و عرب و مغول و... هستم، چراکه به نظر من بزرگترین افتخار آن دوران «منشور حقوق بشر» است.
;-)
"...ورود آریاییها در حدود هزاره دوم پیش از میلاد به ری و استقرار شعبهای از آنها در مسیر حرکت خود به شمال و غرب، آثاری از خود بر جای گذاشته که شواهد آن به صورت کورههای سفال پزی در کهریزک و نیز در سال ۱۳۷۳ در تپه معمورین در فرودگاه بین المللی امام خمینی به دست آمدهاست، پس از ورود به آریاییها که مهمترین آنها مادها و پارسها میباشند و در آمیختن آنها (مادها) با بومیانی که پیش از آنها در این سرزمین مستقر بودند این منطقه نیز در تقسیم بندی مادها به رماد رازی یا راگا، راگس که در جنوب تهران قرار داشت قرار گرفت (۷۲۰ - ۵۵۰ پ.م) با پیروزی کوروش بر جد خود آژدهاک در سال (۵۵۰پ.م) پایههای اولین امپراتوری بزرگ جهانی پیریزی شده که مدت دو قرن تا سال (۳۳۰ پ.م) دوام یافت این امپراتوری علاوه برسرزمینهای واقع در محدوده حکومت ماد از شرق تا سند، غرب تا آسیای صغیر را نیز در بر میگرفت، در تقسیم بندی داخلی تغییرات چندانی نسبت به دوره ماد داده نشد و ایالات مادی همچنان با همان نام بر جای ماندند در این دوره این منطقه در محدوده (رک) قرار داشتهاست. در بند ۱۲ از ستون ۱ متن پارسی باستان کتیبه بیستون آمدهاست..."