با تاخیر به دلیل مشق و درس، چند کلمه در مورد انتخابات اخیر در آلمان

اینجانب دراین هفته ای که گذشته حرف نزدم و مشغول مشق و درس بودم راست و حسینی اش زا بخواین بدونین، نمی‌‌خواستم هم حرف بزنم، مامان خانمی من امروز کلی‌ این بلاگ من را به باد اعتراض گرفتن و طبق معمول به حمایت از بابا بلند شدن و که من را یک جوجه نویسنده هستم و دارم تمرین می کنم و با نوشتن این احساسات گم شدم را دارم خودم را با نوشتن پیدا می کنم و مشغول پیدا کردن راه و رمز نوشتن هستم .من هم طبق معمول بچه حرف گوش کن ، گفتم به روی چشم وبا درادن نودونه درصد حق مسلم به مامان و یک درصد به خودم گفتم سعی‌ می کنم از این به بعد زیاد ننویسم چون ممکن این مطالب من گش برود و در سخنرانی‌‌های مهم در سطح شورای امنیت از مطلب من پش بروند، حالا حق کپی فدای سر همه، گوشه آن‌ بندگان خدا را بگو که حرف های بند تنبانی من را باید گوش کتتد ولی بعد از اون شاید دکتر های گوش و حلق و بینی به دلیل بیمار زیاد رد سطح دنیا حامی من بشوند و من را بدازن ریسس سازمان بهداشت جهانی و بعد من می دونم چطوری بر روی زخم این محیط ریست مرهم بگذارم ولی خوب بگم که برای مامان خانومی عزیز اول یک سخنرانی ناب در باب مرد سالاری بابا مهربونم کردم که مامان را شسته شوی ‌ مغزی داده، بعد هم رفتم رو منبر در ضمن سر اطاعت فرود آوردن ازدریاچه ها گفتم و از بیابان های ایران و بعد هم با یک جمله " بیچاره محیط زیست ایران که من دارم بخاطراش درس می‌‌خوانم" سحنرانی را به پایان بردم. اصلا امروز روز من نبود شاید هم بود ولی من سر در نمی آوردم چون دم ظهری یک رفق محیط زیستی‌ افتاد به جونم که که اصلا هیچ کار بزرگی‌ در عالم محیط زیست ایران و علوم ایران انجام نشده است و بنده خدا می خواست معنای کار بزرگ رابرای من تشریح کنه که باز من زدمن به خاکی فمینیستی کلی حال این بنده خدا را گرفتم .والا نمی‌دونم خلاصه امروز تا عصر گذشت به این حرفها خاله زنکی!!!

و ما ماندیم و مشق‌ها تلنبار شده فردا . ولی‌ الان دیدم باز هم دلم آروم نمی گیرد و باید یک چیز در مورد انتخابات آلمان بنویسم وگرنه نمیشود .شاید مرغ های آسمان پر هاشوت بریزه و سازمان حمایت ازمرغ ها از دستم شکایت کند و شاید هم ملت بگن که من لال هستم بعد آقا شوشو بی‌ آقا شوشو!

از هیجان این انتخابات تعریف کنم . انتخابات آلمان را من امسا ل کمی‌ بیشتر و با علاقه دنبا ل کردم و بالاخره شش سال زندگی‌ در این کشور و خواندن رشته حقوق عمومی ‌‌که ارتباط مستقیم با ‌ حکومت و ادراه کشور دارد و خلاصه از این بند و بساط ها. شاید تب انتخابات ایران هم بود .اگرراست اش را بگم نمی دونم برای چی‌ بود این مطالعه را شروع کردم دور از چشم عالم و آدم . من همه احزاب و گروه‌های سیاسی آلمان را که در این مدت شش سال بعنوان صورت مسئله درسی بررسی‌ می کردم ،دراین مدت بعنوان یک حزب سیاسی می دیدم که بخواهم به آن رای بدهم. در طول جلسات مبارزات انتخاباتی شرکت کردم. برای شناخت بهتر حتی امکان بحث و صحبت با این افراد بود و با بسیاری صحبت کردم و نظرات آنان را درزمینه کاری خودم جویا شدم برای من علاوه بر روش تبلیغات ، بسیار جالب بود این افراد با وجودی که می دانستند من رای نمی دهم برای من تمامی اهداف خود را تشریج می کردند و وقت می گذاشتند. آنقدربه گفته ها خود مسلط بودند و ایمان داشتند که این احساس را به آدم می داد این نظرات در گوشت و پوست آنها است. در ضمن با آلمانی‌‌ها (نه خارجی‌ آلمانی شده) صحبت کردم با نظرات آن‌ها آشنا شدم نحوه تفکراین ملت قانونمند را از طبقات مختلف در این مورد خاص بررسی کردم. بلاخره روز یک شنبه گذشته بااعتلاف احزاب سیاسی اونیون با حزب لیبرال همه چیز تموم شد.انتخاباتی سالم و آرام با نظم مثل همه چیز آلمانی ها .اما من ماندم ویک سوال جدید در ذهن پر مشغله من که این حزب سیاسی اف . پی . دی آلمان که لیبرال هستند ولی بسیار هم به سیستم کاپیتالیسمی در زمینه اقتصادی معتقد است و بزرگترین حامیانش سرمایدارن و ثروتمندان آلمان می باشند و رای دهندگان به آن صاحبان بانکها و وکلا هستند چگونه در یک کشور با سیستم سوسیال می‌‌تواند با یک حزب کاملا قدیمی‌ و مردمی همکاری کند؟! اما خانم مرکل که برای بر دوم صدر اعظم آلمان شد وبرای من او به عنوان زنی متفکر و قدرتمند و پیشتاز در دنیا سیاست در بین کشور های صنعتی جهان است در طی د.وره گذشته حرفهای زیادی در صحنه سیاست داخلی و خارجی کشور اش و جهان زد وحتی می توان قدرت او درزمان بحران اقتصادی برای عبور از آن بسیار سیاستمدارانه به همراه کابیته عمل کرد و دربسیاری چالش های اجتماعی و سیاسی دیگر کشتی را به خوبی به ساحل رساند. به یاد دارم ،زمانی که دنیا با بالا رفتن قیمت نفت دچار مشکل بود کنترل قیمت را به نحوی کابینه او در دست داشت که مردم تا حد ممکن دچار مشکل نشوند. این باز او با این اعتلاف که با گروه لیبرال آلمان صورت گرفت با چهره ای بسیار خوشنود در مصاحبه پس از پیروزی شرکت کرد و دلیل قدرت و سرعت در انجام امور کشوری دانست و با اشاره به چهار سال گذشته در همکاری هرچند موفق ولی بسیار کند را دولت داشت . انتخابات آزاد و سالم آلمان به پایان رسید و با توجه به سیستم در پارلمان آلمان احزاب اپوزیسیون بسیار قوی هستند و در اداره حکومت تاثیر گذار می باشند و مردمی بودن این سیستم در دنیا از نمونه حکومت ها است که باید آن را شناخت تا دلیل تکیه زدن این کشور را بعد از دو جنگ جهانی به مان شماره دو صنعت جهان دانست.

اما درد دل من محیط زیست است و این کابیته جدید مخصوصا این گروه لیبرال علاقه زیادی به توسعه صتعت و کار آفرینی در سطح جامعه دارند .شاید یکی از مشکلاتی که درآینده نه چندان دور در آلمان شاهد .اعتراضات در برابر مسائل اتمی است.، خواهیم بود. که سبزهای آلمان همیشه در برابر آن اعتراض می کردند و با توجه که اعتلاف جدید استفاده از نیرو گاه های اتمی را برای تولید انرژی لازم می داند و خیال بستن آن را ندارد در چهار سال آینده در این سوی کره خاکی بسیار خبر برای خواندن وجود دارد.

خوب من نمی ودونم در این چهار سال دیگه کجایی دنیا هستم ولی خدا کند در همه دنیا اصلا اتمی نباشد .آنقدر روش برای جلوگیری از مصرف بی رویه سوخت های فسیلی وجود دارد . به امید روز که صحنه گیتی مردم ازرش این طبیعت را بدانند و آن را برای آیندگان به خوبی نگهداری کنند. به امید آن روز

پ.ن: مثلا می خواستم کم حرف بزنم ولی چه کنم که ناگفته ها زیاد است . در ضمن یاد رفت یگم در طول این مبارزات انتخاباتی آنقدر من سیب تبلیغاتی گرفتم که دیگه سیب می بینم فرار می کنم. اگر روزی ما هم در کشورمون حزب داشتیم من از همه آنها مصرانه خواهش می کنم از دادن سیب برای تبلیع حزب خود خودداری کنند.

نظرات

سلام خانم شفاهی . بازم ممنون از همراهی همیشه سبزتون.
واسه ما هم افتخاره که شما خودتونو کرمانشاهی یا به قول خودمون کرماشانی می دونین.
تو همه ی کاراتون موفق و البته سبز باشین

پست‌های پرطرفدار