در پاسخ به خانم صدر

دیشب نوشتم . . .

نزدیک به دو ساعت است که اینجا نوشتم و پاک کردم، چون احساس کردم نوشته خانم " شادی صدر" اینقدر بی محتوی بود که حتی نباید جوابی داده شود. اما شادی عزیز نوشتم.

برای شادی صدر عزیز یک آرزو دارم که به خیل "انسان های بی کار" ملحق شود و کمی مطالعات اش را در زمینه زن و روابط اجتماعی دراقوام مختلف جهانی بالا ببرد و بداند " فمینیست " یعنی چه؟!
شادی صدر روزی در جواب که چرا ادامه تحصیل نمی دهد به من گفت :" که اینقدر کار های مهم در ایران وجود دارد که دیگر زمانی نمی ماند و تحصیل علم و کار های ساده را به ما می سپارد" من مبهوت از سخنان او دیگر هیچ نگفتم، کاش آنروز کمی تامل می کرد. شادی عزیز کار مهم چیست ؟ آیا کار مهم این است که دور بگردیم و برایمان دوستان جایزه جمع کنند، و بشود جایزه های که شما درماه های اخیر پس از حضورتان در غرب ردیف کرده اید ؟ این جایزه ها برای توهین به نیمی دیگر از جمعیت ایران است !!! نه برای دفاع از حقوق آن نیمه دیگر است.

شادی صدر عزیز من در ایران هرگز از "هیچ" مردی "هیچ" متلکی نشنیدم. شاید هم من ناتوانی شنوایی داشتم و نشنیدم. شاید هم چهره من آنقدر مقتدر است که کسی به خودش اجاره نمی دهد.نمی دانم و نمی توانم اظهار نظر دراین باب بکنم ولی همیشه به این مسئله فکر کردم و ت=نتیجه را در رفتار اجتماعی دوستانم یافتم که خود جویایی متلک یا بعبارتی آزاد های جنسی کلامی بودند.

چرا نمی گوییم زن ایرانی باید یاد بگیرد و سختی و ناملایمات زندگی را بشناسد و با آن مقابله کنند. همیشه می گوییم مرد و باز هم می گوییم مرد بد است مرد بد کرد و مرد زد و مرد کشت ومرد . . . ..

کاش شادی صدر دراین دوران زندگی چند ماهه خود در آلمان کمی با فمینیست های از همه گروه ها نشست و برخواست می کرد و تک بعدی فکر نمی کرد. کاش در گوشه و کنار دانشکده های سیاست و علوم اجتماعی حتی قدم می زد و یاد می گرفت شادی عزیز اینجا یک دنیا برای یاد گرفتن است که من همه حسودی را به آنان می کنم کاش ما هم این همه کنابخانه داشتیم و امکان یادگرفتن در اخنیارمان بود

جامعه را زنان و مردان می سازد. فرهنگ و سنت را ملت می نویسد و ملت فقط مرد ها نیستند. شادی عزیز دوستان نمی خواهند قبول کنند، که رفتار هر شخص برخورد های اجتماعی را برای او می آفریند. مرد ایرانی را نمی توان اینگونه به لجن کشید و به شخصیت او توهین کرد. من وکیل مدافع نیستم و فقط یک انسانم با همه بیکاری های دنیا عجین شده ام که برای فضای می جنگم که ما درآن نفس می کشیم و حق زیستن را به ما داده است و نمی توانم این حق را با خود خواهی فقط برای خودم وهمجنس خودم بخواهم.

هنگامی که دوستان ساعت ها بر سر یک کلمه "غیرت" که آیا صفتی زنانه است یا مردانه بحث می کنند و از ادبیات زبان مادری خود تااین اندازه بی اطلاع هستند که اسم در زبان فارسی دارای جنسیت نیست. مرد را اینگونه پای میز محاکمه می کشند که چرا کلمه عیرت را بکار برده است و شما همگام و همراه با آنان پا بر پدال گاز نهاده اید و می رانید.

شادی عزیز شما چند سال در خارج از ایران زندگی کرده اید؟ آخودتان تجربه کرده اید؟ یا دوستان شما برایتان تعریف کردند که مردان در اروپا و امریکا دهان به متلک گشودن را یاد نگرفته اند؟! آزار جنسی بلد نیستند؟ باید بگویم شادی عزیز "که شنیدن کی بود مانند دیدن".

پدران و برادران ما همه ایرانی هستند. شما هم پدری ایرانی دارید! آیا او هم به زنان متلک می گوید؟ شوهر شما هم در این زمینه پیشگام است یا انها را در طبقه استثناء ها گذاشت؟

سخنان امام جمعه تهران به نظر من به دست شما و بسیاری از دوستان بهانه داد تا دق و دلی خود را بر سر مرد ها خالی کنید و مسائل شخصی را با عدم ارتقاء فرهنگی در گروهی از زنان و مردان به روی میز آورید و نام دیگری بر آن دهید. آنجا بحث زلزله بود و نباز بودن یقه خانم ها چیز دیگری. کاش آلمانی می دانستی و می خواندی امروز در روزنامه های آلمان چه نوشته بودند و شما نقد از سخنان خطیب جمعه تهران را به بیراهه بردید. امیدوارم زنان امریکایی که کمپین زمین لرزه را شروع کردند سخنان شما را نخوانند زیرا معتقد هستم ما نیمی از کشور مان ایران را با سخنان شما زیر سوال می بریم و تمامی فرهنگ و تمدن ایرانی را به زانو در می آوریم . آری خانم صدر ما همه با هم هستیم برای چه؟ برای تیشه به ریشه خود زدن؟ چرا 2 نفر زمین شناس و مهندس زلزله اظهار نظر نکنند ، من وشما پا به میدان بگذاربم، و تمامی درد های و کینه ها و بغض ها که گلو ما را فشار می دهد به روز میز بریزیم و طبق معمول با روش ستتی خود را قاطی هر موضوعی کرده و تنها حرف بزنیم.

امروز چه روزی بود همش زنان ایرانی . . .
امروز صبح به دوستی نادیده نوشتم دل خون آلودش از دست زنان را به دست فراموشی بسپارد و برایش نوشتم دل همیشه خون آلود است آنوقت هنوزسخنان ناب شادی صدر را در مورد مردان کشورم نخوانده بودم و این دوست برای من از زنان گلایه کرده بود و از تنهایی نوشته بود. باور کردم درد نوشته ها هر چند کوتاه این همنوع را او که همه چیز را در جواب متن من با یکسری عدد و رقم پاسخ داده بود. من برایش نوشتم: " ........ من تصور می کنم، باید زندگی کرد، همه زخم به دل دارند. کسی رامی شناسید، که دلش اصلا زخم ندارد؟ دلی که زخم ندارد دیگر پر خون نیست و دل همه اش خون است و زندگی به همین معنا است. دل بی خون دیگه دل نیست دیگر میشه عقل می شود و راستی اصلا این زندگی چه معنایی دارد! که دل آن را گاه بیگاه معنا می کند و گاه برایش هیچ مفهوم نمی یابد .... ک چیزی گفتید که دلم می خواهد هزار خط بنویسم ...."
اگر الان قرار بود بنویسم، یک جواب دیگر برایش می نوشتم.

شادی عزیز، قوانین در ایران برابری زن و مرد را خودش در خودش رد می کند در ایران حق حضانت را از زن می گیرند از واو م یگویند تو بی اجازه شوهر نباید به سفر بروی تو تنها نباید و هزاران نباید دیگر. اما دهان به توهین گشودن و نیمی از ایران را به زیر سوال بردن و مقایسه کاملا نادرست کردن کاری کودکانه است و قهر آمیز،بیا با هم برای همراهی ها مبارزه کنیم، برای برابری حق حضانت کودکان طلاق فریاد بزنیم؛ برای دستمزد های برابر پای میز مذاکره بنشینیم و شادی عزیز دنیا برابری زن و مرد زیبا است، اگر آن را بتوانیم ترسیم کنیم و برای آزادی نوع بشر پرچم در دست بگیریم و گام به میدان بگذاریم. به جای کمپین تماشایی فوتبال، کمپین خودسازی برپا کنیم. بقول دوستی می گفت می شود کمپین 6/7 میلیاردی.

هنگامی که می بینم در این سوی آب آسمان با همه خاکستری بودن ولی روشن است در کشور من با همه آبی بودنش بوی تحجر از دل روشنفکراش چیز دیپری به مشام می رسد. دوستان تریبون ها برای مبارزه برابر است .با افسوس می گویم "آخ" ودرد م می گیرد.
و
خانم صدر عزیز در آخربگویم، شما نماینده ما زنان، حتی زنان فمینیست نیستید!!!!! اصلا من شک دارم شما تعریفی صحیح از فمینیست در ذهن خود داشته باشید؟ فمینیست در اولین کلام از زیر شاخه های سیاست دمکراتی است که شما آن را نمی شناسید و بار ها بعنوان نماینده زنان فمینیست سخن گفتید. اما امروز به نظر من بسیار باید در گفته های خود با تامل و تفکر به زیان آورید. تریبون های در خارج از کشور آزاد است اما تا آنجا که حقوق کسی را پایمال نکند. پدر و برادر و دوستان از جنس مخالف ولی هم نوع من همه "مرد" هستند. من به وجود هم آنها افتخار می کنم.
و
بدانیم،ما زنان و مردان در کنار هم بیشماریم

در این مورد نوشته اند.
مسیح علینژاد
شهاب الدین شیخی
مهشید راستی
مجتبی سمعی نژاد
و . . . .

نظرات

13 گفت…
سلام خانم شیوا
باید بگم خیلی خوب نوشتی . مخصوصا "شادی عزیز شما چند سال در خارج از ایران زندگی کرده اید؟ آخودتان تجربه کرده اید؟ یا دوستان شما برایتان تعریف کردند که مردان در اروپا و امریکا دهان به متلک گشودن را یاد نگرفته اند؟! آزار جنسی بلد نیستند؟ باید بگویم شادی عزیز "که شنیدن کی بود مانند دیدن"."
در نوشتت حرفهایی در مورد درو کردن جایزه ها توسط خانم صدر نوشتی ولی چه خوب بود که این ها رو قبل از اینکه خانم صدر اون مطلب رو منتشر کنه می گفتی تا با دیدی بازتر به مسئله نگاه می کرد . من هم مثل شما یکی از دلایلش رو مبارزه صرف و عدم پیگیری علم می دونم.
راستی شما مطلبی داشتی در مورد خونهای آلوده اگه اطلاعات جدیدی در این مورد داری کمک کنی ممنون می شم چون می خوام مطلبی دربارش بنویسم.

پست‌های پرطرفدار